قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ‏

به کجا می رویم...

     بنام خداوند جان آفرین حکیم سخن بر زبان آفرین به نام آنکه انسان را آفرید و با خلق انسان به خود احسنت گفت و انسان را خلیفه الله نامید. و به انسان مقامی داد که فرشتگان شایسته آن نبودند راستی آیا تا بحال به این موضوع اندیشیده اید که شما جانشینان خداوند در این کره خاکی هستید! پس شما را چه شده و چرا هنوز با گذشت سالیان دراز از عصر های قدیم، اصلاح نشده و هر بار گمراه تر می شوید؟ و خود به این باور رسیده ایم که اگر ما انسانها ذره ای ارزش و مقام خود را که از جانب خداست درک کرده باشیم این چنین دنیای عقب افتاده نخواهیم داشت مگر شما به اینترنت، واتساپ و تلگرام و … می بالید و افتخار می کنید که مدرنیزه شده اید و همه چی فرق کرده و با این تکنولوژی ها زندگی می کنید  لذت میبرید عاشق می شوید و … مگر نه این است که این بساط و تکنولوژی ها حدود یک قرن عمر دارند ولی آیا فکر این را کرده اید که بشر و نوع انسان قبل از این نوآوری ها، دل خوشی شان به چه بوده و چگونه بدون وجود این ارتباطات لحظه ای، گذران عمر کرده و هر بار نسلی نو پدید آمده و اینک نوبت به شما رسیده. و شمایی که بدون این تشکیلات محال است دنیا را تحمل کنید. این ارتباطات که وقت و عمر جوانها را پر کرده، اگر نبود چه می شد؟ (چنان که قبلاً هم نبود) با این وضعیت انسان نسل های آینده چگونه زندگی ای خواهد داشت؟ مسلما فراتر از این و در حد بالا. آیا فرصت و حال و حوصله ای داشته اید تا حساب کنید که چند ساعت از وقت خود را سر چی و برای چی و چگونه از دست داده اید؟ و یا احیاناً چیزی کشف کرده اید؟ گذشته ای که هرگز تکرار نخواهد شد و فردا که معلوم نیست کی و چگونه از راه خواهد رسید و پایانش چگونه؟

     برادر و خواهرم، حضرت رضا (ع) مى فرمايند «تلاش كنيد كه زمانتان را چهار قسمت كنيد 1- ساعتى براى مناجات با پروردگار 2-ساعتى براى امر معاش 3-ساعتى براى معاشرت با برادران راستگويى كه عيوبتان را به شما مى شناسانند و در باطن خالصا دوست شمایند 4-ساعتى را نيز براى لذاتتان خالى كنيد و به واسطه اين ساعت چهارم(لذات) است كه قادر به انجام سه ساعت ديگر هستيد» و ما بعنوان یک مسلمان تا چه حد تعادل این موارد را رعایت کرده ایم که باید تعدل باشد ولی همان طور که خود اطلاع دارید عدم تعادل در تقسیم کار روزانه باعث چه آفت هایی در زندگی مان شده و چنان در باتلاق تکنولوژی غرق شده ایم که بیرون آمدن از این باتلاق دل و اراده محکم میطلبد لحظه لحظه های عمرمان همچون ابر در حال گذران است و ما همچنان سرگردان و سرگشته ایم. نگاه خود به زندگی و دنیای اطرافمان را جوری برنامه ریزی کرده ایم که از اصل خویش وا مانده ایم.

                                         هر کسی کو دور ماند از اصل خویش                    باز جوید روزگار وصل خویش

تجملات و نیاز های غیر ضروری چنان ما را درگیر خود کرده که اصل کاری ها به فراموشی سپرده شده اند و ما روزها و هفته ها و صد البته ماهها وقت های طلایی خود را در بازارها و فروشگاه ها برای پیدا کردن لوستر مورد پسند خود برای تزیین منزل و آپارتمان خود تلف کرده و آخر هم به نتیجه نرسیده و به دنبال جدیدترین ایده ها و طرح ها برای جایگزینی لوستر هستیم. آیا پدران ما که از لوستر اطلاعی نداشتند و این روزها را نیز پیش بینی نمی کردند، روزگار نمی گذراندند و چه زیبا که قرآن در شش مورد با صراحت تمام ما را به سیر و سفر فرا می خواند تا ببینیم سرگذشت افراد را و درس عبرت بگیریم برای فردایمان. فَسِيرُواْ فِى الْأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ‏  پس در زمین سیر و سفر كنید، تا ببینید كه پایان كار تكذیب كنندگان چگونه بوده است؟ از این آیه شریفه نکات زیادی برداشت می شود که یکی از آن پیوند بین گذشته و آینده نسلهای نوع بشر است یعنی اول این نکته را به ما تذکر می دهد که برویم و عاقبت گذشتگان را ببینیم و عبرت گرفته خود را اصلاح کنیم که اگر چنین کنیم و فقط به این آیه از قرآن شریف عمل نماییم قطعاً از رستگاران خواهیم بود و دوم اینکه ما خود نیز به تاریخ خواهیم پیوست و این نسلهای آینده خواهند بود که ما را ارزیابی کنند و از کرده ها و نکرده های ما درس عبرت بگیرند.

     رستگاری به چه قیمت؟ آیا خانه، ماشين، پول، مقام و شهرت اینها معنای رستگاریند و یا رستگاری چیز دیگریست؟ در قرآن کریم، براى رستگارى ما انسان‏ها دو عامل مطرح شده است: یكى ایمان و دیگرى تزكیه. «قد افلح من زكاها»، «قد افلح المؤمنون». در سوره شمس که پرسوگند ترین سوره لقب گرفته هدف خداوند از بیان سوگندها این باشد که رستگارى در سایه تهذیب است، و خداوند با بیان این سوگندها به انسان بفهماند كه من تمام مقدّمات را براى تو آماده كردم، با نور آفتاب و ماه صحنه زندگى را روشن و با گردش شب و روز، زمینه تلاش و استراحت شما را فراهم كردم. زمین را براى شما گستردم و آسمان را برافراشتم و درك خوبى‏ها و بدى‏ها را به روح شما الهام كردم تا به اختیار خود، راه تزكیه نفس را بپیمایید. راه رسیدن به رستگاری را در تزکیه نفس میداند و این قسم ها برای باوراندن این حقیقت به ماست.

                                        ابر و باد و مه و خورشید و فلك در كارند               تا تو نانى به كف آرى و به غفلت نخورى‏

                                         همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار                     شرط انصاف نباشد كه تو فرمان نبرى

و در سوره مومنون نیز ویژگی های مومن واقعی را بیان می کند و با پیوند و اتصال این دو «قد افلح»، به این حقیقت که ایمان و تزکیه یکی است می رسیم یعنی هر كس مى‏خواهد خودسازى كند، باید مؤمن واقعى باشد. آرى مؤمن واقعى كسى است كه خود را تزكیه كند و تزكیه شده واقعى، كسى است كه ایمان داشته باشد و احكام و تكالیف دینى را به دقت انجام دهد و رستگاري در انسانيت است، انسان کامل رستگار است. امید به اینکه با عمل به این آیات، از مصادیق «قد افلح» بوده باشیم. انشاالله حیدر کریم پور

 منابع حديث :

فقه‏الرضا(ع) ص : 337

تحف‏العقول  ص 409

بحارالأنوار  جلد 75  ص 346

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *